بگذار نباشی...

ساخت وبلاگ
برای هیچ کَس مینویسم ....

برای آدم نیامده ..‌..

برای دلبر دیده نشده ام....

دلبر جان نیا....

من انتظارت رانمیکشم....

من چشم به راحت نیستم ....

توقعی از سهم زندگی ات شدن راندارم....

من همین گونه که تا به الان بودم ....ادامه میدهم....

تغییرم نده ....

من راضیم ....

من راحتم ...

دغدغه ام درس و کار است و درگیری های خانوادگی ....

اینجا کسی جایی درقلبش نمانده برای تو ....

اینجا کسی هوای بارانی را به خاطر تو پراز شعر و شاعری نمیکند ....

چتری انتظار تورانمیکشد ....

چترمن جای دونفر را ندارد ....

به من انس گرفته ...

به صاحبش ....

بخاهی هم قدم بزنی ....

گفته باشم ...

بعد از خیس شدن زیر نم باران ....

سرمامیخوری....

تب میکنی ..‌.

نیاز به پرستار پیدامیکنی ....

من پرستار کسی نیستم  ....

حالت راخوب نمیکنم....

گفته باشم ...

وقتی برای تو نیست ....

...

دلبر جان ....

به قدر کافی گرفتارم ....

به قدر کافی اشتباهی جایت را گرفتند و اشغال کردند جوری که نه دوستشان دارم نه دیگر دلم دوست داشته شدن رامیخاهد...

دلبر جان دیگر دلبر خطابت نمیکنم ....

برو اینجا کسی نم اشکی درچشمانش برای شوق دیدارت ندارد....

دلبر جان ....

جداازین حرف ها ....

کاش زمان برگردد ....

کاش بودی  ...

اما نه 

...

بگذار نباشی....

تا نفهمم توراندارم ....

به اندازه ی تمام اشتباهاتم دوستت دارم ...

 

یک فنجان درد...
ما را در سایت یک فنجان درد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shab7sale بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1398 ساعت: 4:12